بنا بر تقویم تاریخ اسلام، روز بیست و چهارم «ذیالحجه»، روزی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) مسیحیان نجران را که درباره پندار الوهیت حضرت مسیح (علیهالسلام)، تسلیم منطق و برهان نشدند، به مباهله فراخواند. آیه ۶۱سوره مبارکه آل عمران به این رویداد بزرگ و اعجاز گونه تاریخی اشاره دارد.
پیرامون شان نزول کریمه یادشده و رخداد باشکوه مباهله به عنوان مهمترین دلیل اثبات امامت و افضلیت حضرت امیر (علیهالسلام) بر دیگر صحابه، فراوان سخن رفته و میرود اما آنچه کمتر بدان پرداخته شده، دو موضوع است:
نخست. طرح مسئله «مباهله» به عنوان دومین معجزه ماندگار حضرت خاتم (صلی الله علیه و آله وسلم).
دوم. گزارش مستند مباهلات صورتپذیرفته در طول تاریخ.
راقم این چند پارهخط، موضوع نخست را پیشتر، در نوشتاری مجزا با همین عنوان در اینجا قلمی کرده است و اینک در این روز فرخنده، بر آن است تا موضوع دوم یعنی سوابق تاریخی مباهله را بهاختصار گزارش دهد.
چنانکه گذشت، «مباهله»، سنت همیشه جاری اسلام است و آنجا که شمشیر برهان برنده نیست و حتی نمیتوان با جدال احسن خصم را خلع سلاح کرد، میتوان به سلاح “مباهله” تجهیز شد تا به مدد آن حق از باطل و آب از سراب بازشناخته شود. بنا بر گزارش حاضر، در طول تاریخ مباهلات متعددی به وقوع پیوسته است که در بیشتر موارد، تهدید به مباهله بوده و جز در موارد نادر، مباهله به مرحله عمل نرسیده است. مجموع این مباهلات تاریخی، بنا بر احصاء این قلم، ۹ مورد است که ذیلاً گزارش میشود:
مباهله پیامبر(ص) با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. صرف پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم(ص) خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد، پا در این راه نمینهد. از طرفی، نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو، بینجامد. پیامبر(ص) کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشههای او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر(ص) به درستی دعوتش میباشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانوادهاش را در معرض خطر قرار میدهد.
روایت از پیامبر:
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اگر هیئت نجران، حاضر به مباهله میشدند، همه آنها به صورت خوک و میمون مسخ میگردیدند.«
نقل از محمدحسین طباطبایی:
رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» به جز فاطمه و از «ابنائنا» بجز حسن و حسین را نیاورد. آشکار میشود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه و از سوم به جز حسن و حسین مصداق نیافت و انگار منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده. همچنانکه در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، پس از آن که رسول خدا نام همراهان را با خود آورد؛ گفت: «پروردگارا ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من به جز اینها کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.»
مفاد قرارداد پیامبر (ص) با مسیحیان
بر اساس قراردادى که به امضاى طرفین رسید، قرار شد مسیحیان نجران در مقابل امنیتى که به برکت حکومت اسلامى تأمین مى شود، سالانه 2 هزار حُلّه (هر حله برابر با یک قواره پارچه براى یک دست لباس) به عنوان جزیه به حکومت اسلامى بپردازند؛ البته به این شکل که هزار حُلّه را در ابتداى سال و هزار حُلّه را در نیمه آن پرداخت کنند. قیمت هر حُلّه نیز چهل درهم بود. بنا به گفته بعضى از مورخان، علاوه بر2 هزار حُلّه، پرداخت 30 زره و نیزه و 30 اسب و 30 شتر نیز شرط شد.